Ahmadinejad is not Iran's President - احمدی نژاد رئیس جمهور ایران نیست - Ahmadinejad n'est pas le Président de l'Iran - Ahmadinejad is niet de president van Iran - Ahmadinedschad ist nicht der iranische Präsident - Ahmadinejad non è il Presidente dell'Iran - Ахмадинежад не президент Ирана - وأحمدي نجاد ليس الرئيس الايراني - 内贾德不是伊朗总统 - अहमदीनेजाद ने ईरान के राष्ट्रपति नहीं है - אחמדינג 'אד הוא לא נשיא איראן - Ahmadinejad bukan Presiden Iran - アハマディネジャドイラン大統領されていません - Ahmadinejad ไม่อิหร่านของประธานาธิบดี - Ахмадінежад не президент Ірану - 아마 디 네 자드이란 대통령이되지 않습니다 - Ahmedinejad İran Cumhurbaşkanı değildir - Ahmadinejad is nie Iran se president - Ахмадинеджад не е Иранският президент - Ahmadinejad ay hindi Iran's Pangulo - Ahmedinedžad nije Iran's President - Ahmadinejad ei ole Iranin presidentin - Ahmadineyad non é o presidente do Irán
۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبه

جنبش دانشجویی درشرایط جدید


در ادامه خیزش ملت ایران در برابر دولت دروغ وکودتا و با آغاز سال تحصیلی جدید،  از سویی دانشجویان از بدوامر اعتراضات دانشجویی را سامان داده اند و از سوی دیگر دولت کودتا می کوشد با احضار دانشجویان به کمیته انضباطی ونهادهای امنیتی ، دادن احکام سنگین قضایی برای دانشجویان و دستگیری دانشجویان، جنبش دانشجویی را سرکوب کرده و خاموش سازد. دانشگاه یکی از مهمترین محل های نبرد میان جبهه کودتاچیان و مردم است. دانشگاه و جنبش دانشجویی همواره در طول تاریخ ما و خصوصا در این سال ها یک گام از جامعه جلوتر بوده است. پیشرو بودن دانشگاه اتفاقی نیست. از سویی ماحصل آرمان گرایی دانشجویان بوده و از سوی دیگر ماحصل فرصت و امکان دانشجویان برای آشنایی با دستاوردهای دنیای مدرن است. درجنبش سبز نیز جنبش دانشجویی می تواند پیشروباشد، گامی ازتوده های مردم جلوتربوده و خواسته هایی را مطرح کند که خواسته های بعدی جنبش سبز خواهد بود. در عین حال باید توجه داشت که این پیشرو بودن اگر بیش از یک گام باشد منجر به جدایی جنبش دانشجویی از مردم می شود وناگزیرتاثیرخود را از دست خواهد داد. برای پیشبرد بهتر این مبارزه باید به چند نکته توجه کرد:

1-     دانشگاه بهترین محل برای سازماندهی موثر نیروها حول محور مبارزه علیه دولت اجنبی ساخته کودتاست. دانشجویان می توانند گروه های چند ده نفره را نه تنها در دانشگاه خود بلکه از طریق شبکه دوستان و فامیل در دیگر دانشگاه ها گسترش دهند. نه عموم دانشجویان باید از گروه های فعلا موجود وشناسنامه داردانشجویی انتظار سازمان دهی حجم عظیم دانشجویان سیاسی شده را داشته باشند ونه گروه های فعلا موجود و شناسنامه دار دانشجویی باید از توده های دانشجویی سیاسی شده انتظار جذب شدن به تشکیلاتشان را داشته باشند. نه ساختار و نه رهبران این گروه ها توانایی سازماندهی چنین حجم عظیمی از مبارزین را ندارند. ساختار تشکیلاتی جنبش سبز چنان که تا به حال دیده شده شبکه هایی موازی ، غیر متمرکز ، در هم پیچیده و انعطاف پذیراست مبتنی بر تز هر مبارز یک رهبر که با ساختارمتمرکزو هرمی تشکل های دانشجویی موجود تفاوت های اساسی دارد. از این رو ساختار پیشنهادی ما شبکه های چند ده نفره دانشجویی در دانشگاههای مختلف بر مبنای شبکه روابط دوستی وخویشاوندی حول محور مبارزه با دولت کودتاست.

2-     شبکه های شکل گرفته دانشجویی از طریق روابط دوستی و خویشاوندی می توانند با جنبش های اجتماعی دیگر همچون جنبش زنان،کارگران،اقوام ،معلمان و دانش آموزان نیز پیوند یابند. برای این کارکافی نیست که مثلا تظاهراتی را دربازاریا دریک کارخانه تدارک ببینیم. اگرچنین کاری بدون برنامه ریزی قبلی انجام شود مطمئنا شکست خواهد خورد. ابتدا باید با شبکه سازی درمیان آنان ارتباط را برقرار کرد، سپس با توضیح اهداف جنبش سبز فعالینی دراین گروه های اجتماعی را جذب وسازماندهی کرد وآن گاه ازطریق پخش اعلامیه وشعارنویسی وسایرروش ها زمینه سازی نمود وپس از آن است که می توان به سراغ آکسیونی مثل برپایی تظاهرات ویا اعتصاب رفت.

3-     در وضعیت فعلی ارتباط و حمایت از دو گروه اجتماعی دیگر برای جنبش دانشجویی دراولویت قرار دارد. گروه اول اساتید وکارمندان دانشگاه ها هستند. یعنی کسانی که نزدیک ترین افراد به جنبش دانشجویی محسوب می شوند. دانشجویان باید بکوشند با تحریم، تخفیف و تحقیر اساتید وکارمندان مزدور فضای دانشگاه ها برای این دسته را ناخوشایند کرده و با ارج نهادن وتقدیر ازاساتید وکارمندان حامی جنبش سبز ازآن ها حمایت کنند. بدیهی است تاکتیک های مناسب در هر دانشگاهی می تواند متفاوت باشد که دانشجویان خود این تاکتیک ها را می یابند. گروه دوم دانش آموزان هستند. فعالین دانشجویی به موازات شکل دادن شبکه های خود در دانشگاه ها می توانند با دانش آموزانی که در شبکه روابط دوستی و خویشاوندیشان قرار دارند ارتباط برقرار کرده و نقش مشاور و راهنمای شبکه های دانش آموزی را بر عهده بگیرند.

4-      حکومت سعی می کند با فشار بر فعالین و گروه های شناخته شده دانشجویی  فضای دانشگاه ها را به خمودگی بکشاند. فعالین شناخته شده و گروه های موثر دانشجویی در فضای فعلی باید به چند نکته توجه کنند. اول آن که وسوسه استیلای ایدئولوژیک وتشکیلاتی بر حجم عظیم دانشجویان سیاسی به صحنه آمده را از سر بیرون کنند. دوم آن که اگر چه در بزنگاه های حساس باید در صف اول مبارزه قرار بگیرند – چنان که در تمامی این سالها قرارداشته اند – اما در بیشتر اوقات صحنه را به دانشجویان شجاعی که به تازگی وارد دانشگاه شده اند یا تا پیش از این فعالیت زیادی نداشته اند واگذار کنند .نقش فعالین شناخته شده وگروه های موثردانشجویی در فضای فعلی بیش از هر چیزمی تواند کمک به برخاستن و قوت گرفتن طفل نوپای شبکه های موازی وغیر متمرکزدانشجویی، اندیشیدن و پیشنهاد کردن روش های ابتکاری مبارزه در فضای جدید و به تمامی متفاوت فعلی و ایفای نقش به عنوان فانوسی در دریای ظلمت مبارزه پیش روی جنبش دانشجویی باشد. بدیهی است که این فعالین و گروه های دانشجویی خود بهتر از هر کس تشخیص می دهند و در مواقعی که  فضا به سوی بن بست می رود با حضور در صف اول مبارزه، بن بست پیش رو را به  نفع جنبش سبز در هم خواهند شکست و راه را باز خواهند کرد.

5-     نقش دانشگاه های آزاد در فضای فعلی به دلیل گستردگی دانشگاه آزاد در سطح کشور و تعداد کثیر دانشجویان، بسیار اساسی است. دانشگاه آزاد در سال های قبل مورد کم لطفی رسانه ها و فعالین سیاسی بوده است. فعالین دانشجویی که نقش ارتباطی جنبش دانشجویی با رسانه ها را بازی می کنند می توانند با پوشش بیشتر به اخبار مبارزه در دانشگاه های آزاد به فعال تر شدن دانشجویان دانشگاه آزاد و توجه بیشتر جامعه به دانشجویان فعال در این دانشگاه ها کمک کنند.

6-     دانشجویان می توانند علاوه بر برنامه ریزی برای حضوردر تظاهرات های میلیونی گاه به گاه با برپایی تظاهرات برق آسا و کشاندن آن به خارج از دانشگاه و پیوند زدن دانشگاه با مردم اطراف، نیروی بیشتری به مبارزات پیش رو دهند. به عنوان مثال دانشجویان می توانند با شناسایی زمان تعطیل شدن مدارس اطراف دانشگاه خود، تظاهرات برق آسای خود را همزمان با تعطیلی مدارس و خروج دانش آموزان ازمدارس برگزار کنند.

7-     بسیج دانشجویی چنان که آشکار شده مهم ترین بازوی دولت کودتا برای شناسایی دانشجویان مبارز، برخورد با دانشجویان و خبرچینی و جاسوسی است. بسیج دانشجویی نیروی نظامی حکومت در دانشگاه هاست، به خصوص اکنون که به صورت سازمانی زیرنظرنیروی زمینی سپاه درآمده، بیش ازپیش حالت داوطلبی خود را ازدست داده وبه صورت سازمان نظامی مزدور رژیم برای سرکوب مردم درآمده است. بعضی از افراد بسیج دانشجویی ازکسانی هستند که در چند ماه اخیر مردم را در خیابان ها کتک زده و کشته اند و یا در زندان ها شکنجه کرده اند. برخورد ما با آن دسته از اعضای بسیج دانشجویی که درخدمت کودتا چیان قرار می گیرند، می تواند همچون برخورد ما با نیروهای مزدوردرسطح جامعه باشد. با منزوی کردن آنان اولا به آنان نشان دهیم که جایی میان مردم ندارند ودوم این که امکان جاسوسی و خبرچینی آن ها را به حداقل برسانیم.


0 نظرات:

ارسال یک نظر

سایر اخبار را در اینجا بخوانید